بازار هدف یا target market به گروهی از مشتریان بالقوه گفته میشود که یک شرکت قصد دارد محصولات و خدمات خود را به آنها بفروشد. این گروه شامل مشتریان خاصی است که یک شرکت تلاشهای بازاریابی خود را به آنها معطوف میدارد. بازار هدف بخشی از کل بازار کالا یا خدمات است. مصرفکنندگانی که بازار هدف را تشکیل میدهند از ویژگیهای مشابهی از جمله جغرافیا، قدرت خرید، جمعیت و درآمد یکسان برخوردار هستند. شناسایی بازار هدف گام اساسی برای هر شرکتی در تهیه یک طرح بازاریابی است. عدم دانستن اینکه بازار هدف کیست، میتواند هزینه و زمان زیادی را برای یک شرکت به همراه داشته باشد.
شرکتها با تحلیل دقیق و شناسایی دقیق بازار هدف خود، میتوانند استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی موثرتری ایجاد کنند. این کار باعث میشود که منابع بهینهتری مصرف شده و نتایج بهتری به دست آید. به عبارت دیگر، دانستن و شناخت دقیق بازار هدف، کلید موفقیت در بازاریابی و فروش محصولات و خدمات است.
بیایید به جزئیات بیشتری درباره نحوه شناسایی و تحلیل بازار هدف بپردازیم و ببینیم چه مراحلی برای رسیدن به این هدف ضروری است.
بازار هدف Target Market چیست؟
بازار هدف (Target Market) به گروهی از مشتریان اطلاق میشود که شرکت میخواهد محصولات و خدمات خود را به آنها بفروشد و تلاشهای بازاریابی خود را به آنها معطوف میدارد. مصرفکنندگانی که یک بازار هدف را تشکیل میدهند از ویژگیهای مشابهی از جمله جغرافیا، قدرت خرید، جمعیت و درآمد برخوردار هستند. شناسایی بازار هدف برای هر شرکتی در تهیه یک طرح بازاریابی مهم است.
درک بازار هدف
بخشی از موفقیت در فروش کالا یا خدمات این است که بدانید این محصول برای چه کسانی جذابیت دارد و در نهایت چه کسی آن را خریداری میکند. به همین دلیل مشاغل وقت و هزینه زیادی را صرف تعریف و نظارت بر بازار هدف خود میکنند. زیرا همه محصولات و خدمات برای هر مصرفکنندهای که به طور کلی درباره پول خود احتیاط میکند، در نظر گرفته نشده است.
بازارهای هدف به طور کلی بر اساس سن، مکان، درآمد و سبک زندگی طبقهبندی میشوند. تعریف یک بازار هدف خاص به یک شرکت اجازه میدهد تا فاکتورهای خاص بازار را در اختیار داشته باشد تا از طریق فروش و بازاریابی به مشتریان دسترسی پیدا کرده و با آنها ارتباط برقرار کند. آزمایش بازار هدف اغلب قبل از عرضه یک کالا به خوبی رخ میدهد. ممکن است یک شرکت در مرحله آزمایش، از عرضه محدود محصولات و گروههای کوچک استفاده کند.
این کار به صاحبان محصول اجازه میدهد تا درک کنند که کدام جنبههای محصول قویترین هستند. پس از عرضه کالا، شرکت میتواند از طریق ردیابی فروش، نظرسنجی از مشتری و فعالیتهای مختلف دیگر، به نظارت بر جمعیت بازار هدف خود ادامه دهد که به این شرکت امکان میدهد نیازهای مشتریانش را درک کند.
تعریف بازار هدف برای هر کسب و کاری مهم است، زیرا به معنای تفاوت بین فروش محصول و خدمات یا نشستن در سایه است، در حالی که رقبا درآمد خود را افزایش میدهند.
ندانستن بازار هدف میتواند یک اشتباه بزرگ برای یک تجارت باشد. سر و صدا کردن برای مشتریهای جدید بدون اینکه بدانید چه کسی را هدف قرار دادهاید، میتواند هزینه و زمان زیادی را برای کسب و کار به همراه داشته باشد.
تقسیمبندی بازار
تقسیم بازار هدف به بخشهای مختلف به سادگی تقسیم جمعیت به گروههایی است که با ویژگیهای اصلی قابل اندازهگیری هستند. این موارد شامل جنسیت، سن، سطح درآمد، نژاد، تحصیلات، مذهب، وضعیت تأهل و موقعیت جغرافیایی است. مصرفکنندگانی که در این گروهها قرار میگیرند تمایل به محصولات و خدمات مشابه دارند، به همین دلیل محدود کردن این بخشها یکی از مهمترین عوامل تعیین بازارهای هدف است.
به عنوان مثال، افرادی که در محدوده درآمد بالاتری قرار میگیرند، بیشتر احتمال دارد که به جای Dunkin’ Donuts، قهوه ویژهای را از استارباکس خریداری کنند. یک کسب و کار ممکن است بیش از یک بازار هدف داشته باشد؛ یک بازار هدف اصلی که کانون اصلی آن است و یک بازار هدف ثانویه که به این بزرگی نیست، اما توانایی رشد دارد.
بازار هدف و فروش محصول
بازار هدف تمرکز اصلی در یک برنامه بازاریابی است که سایر عوامل اساسی برای محصول را تعیین میکند، مانند توزیع، قیمت و تلاش برای تبلیغ. بازار هدف همچنین فاکتورهای قابل توجهی در مورد خود محصول تعیین میکند. در حقیقت، یک شرکت ممکن است جنبههای خاصی از محصول را تغییر دهد، مانند مقدار شکر در یک نوشابه، به طوری که خرید آن توسط مصرفکنندگان با سلیقههای مختلف بیشتر شود.
یک شرکت با رشد فروش محصولات خود، ممکن است بازار هدف خود را در سطح بینالمللی گسترش دهد. گسترش بینالمللی به یک شرکت امکان میدهد تا به زیر مجموعه گستردهتری از بازار هدف خود در مناطق مختلف جهان برسد. علاوه بر گسترش بینالمللی، یک شرکت ممکن است بازار هدف داخلی خود را گسترش دهد، زیرا محصولاتش در بازار مشتری بیشتری جذب میکنند.
گسترش و رشد بازارهای هدف بیشتر دلیل اصلی نظارت بر فروش و ترجیحات مشتری برای پیشرفت فرصتهای درآمد توسط شرکتهاست. شرکتها با تجزیه و تحلیل دادههای فروش و بررسی رفتارهای مصرفکنندگان، میتوانند به طور مداوم استراتژیهای بازاریابی خود را بهبود بخشند و بازارهای جدیدی را کشف کنند.
مثالهایی از بازار هدف و فروش محصول:
- شرکت اپل:
- بازار هدف اصلی: کاربرانی که به دنبال دستگاههای پیشرفته تکنولوژی هستند.
- بازار هدف ثانویه: دانشجویان و حرفهایها در حوزههای مختلف که به دنبال دستگاههای با کارایی بالا هستند.
- استراتژی فروش: اپل با معرفی ویژگیهای جدید و بهبود یافته در محصولات خود، مانند آیفون و مکبوک، به طور مداوم بازار هدف خود را گسترش میدهد و مشتریان جدیدی جذب میکند.
- شرکت کوکاکولا:
- بازار هدف اصلی: مصرفکنندگانی که به دنبال نوشیدنیهای خنک و با طعم خاص هستند.
- بازار هدف ثانویه: ورزشکاران و افرادی که به دنبال نوشیدنیهای انرژیزا هستند.
- استراتژی فروش: کوکاکولا با تغییرات در ترکیب و طعم نوشیدنیهای خود و معرفی محصولات جدید، توانسته است بازار هدف خود را گسترش دهد و مشتریان بیشتری جذب کند.
- شرکت نایکی:
- بازار هدف اصلی: ورزشکاران حرفهای و افرادی که به دنبال لباسها و تجهیزات ورزشی با کیفیت هستند.
- بازار هدف ثانویه: جوانانی که به دنبال لباسهای مد روز و راحتی هستند.
- استراتژی فروش: نایکی با استفاده از کمپینهای تبلیغاتی هدفمند و همکاری با ورزشکاران مشهور، توانسته است بازار هدف خود را گسترش دهد و فروش خود را افزایش دهد.
با درک بهتر بازار هدف و استفاده از استراتژیهای مناسب، شرکتها میتوانند به طور مؤثرتری محصولات و خدمات خود را به مشتریان معرفی کنند و رشد پایداری را در بازارهای مختلف تجربه کنند.
چرا هدف گذاری در بازاریابی بسیار مهم است؟
هدفگذاری در بازاریابی به دلیل نقش حیاتی آن در استراتژی جامع بازاریابی از اهمیت بالایی برخوردار است. این امر تأثیر گستردهای بر تبلیغات، تجربه مشتری، برند و فعالیتهای تجاری دارد. هنگامی که شرکت شما بر تقسیم بازار هدف متمرکز است، میتوانید اقدامات زیر را انجام دهید:
صحبت مستقیم با مخاطب تعریفشده
پیامهای بازاریابی هنگامی که خوانندگان میتوانند مستقیماً با اطلاعات ارتباط برقرار کنند، عمیقاً در آنها طنینانداز میشوند. برندهایی که بازار متنوعی از مشتری دارند، اغلب با ایجاد کمپینهای بازاریابی که مستقیماً با مخاطبانشان صحبت میکنند، دست و پنجه نرم میکنند. با بازاریابی هدفمند، میتوانید این مشکل را برطرف کرده و روی ساخت پیام برای یک مخاطب خاص تمرکز کنید.
جذب مشتری با کیفیت بالا
وقتی مستقیماً با افرادی که میخواهید آنها را هدف قرار دهید صحبت میکنید، به احتمال زیاد افراد مناسب را جذب خواهید کرد. بازاریابی شما به طور مؤثرتری به افرادی خواهد رسید که به احتمال زیاد میخواهند با شما تجارت کنند. وقتی با افراد مناسب ارتباط برقرار میکنید، احتمالاً منجر به دریافت آگهیهای با کیفیت میشوید که به مشتریان نمایش داده میشود.
تمایز برند از رقبا
هنگامی که تلاش برای صحبت با هر مشتری در بازار خود را متوقف کرده و تمرکز خود را بر روی بخش کوچکتری از مخاطبان خود قرار میدهید، از سایر رقبا در صنعت خود نیز متمایز میشوید. وقتی مشتریها بتوانند به وضوح با برند شما و پیشنهادهای فروش منحصر به فرد شما ارتباط برقرار کنند، شما را به جای رقیبی انتخاب میکنند که به طور خاص با آنها صحبت نمیکند یا آنها را هدف قرار نمیدهد. شما میتوانید از موقعیت خود در بازاریابی برای شناخته شدن و منحصر به فرد شدن برند استفاده کنید.
عمیقتر کردن وفاداری مشتری
توانایی برجسته شدن در برابر رقبا با دستیابی به مشتری در سطح شخصیتر و انسانی، روابط طولانیمدتی ایجاد میکند. وقتی مشتریها با برند شما آشنا شده و احساس میکنند شما مدافع دیدگاهها و نیازهای خاص آنها هستید، احتمالاً به برند شما وفادارتر خواهند بود و در مدت زمان طولانیتری با شما معامله خواهند کرد.
بهبود محصولات و خدمات
شناخت صمیمی بیشتر مشتریان به شما کمک میکند محصولات و خدمات خود را با روشی جدید بررسی کنید. وقتی درک عمیقی از مخاطب هدف خود دارید، میتوانید خود را جای او قرار داده و ببینید چگونه میتوانید پیشنهادات خود را بهبود ببخشید. میتوانید ببینید که چه ویژگیهایی را میتوان برای خدمات بهتر به مشتریان اضافه کرد.
متمرکز ماندن
سرانجام، مزیت استفاده از هدفگذاری در بازاریابی این است که به برند و تیم شما کمک میکند نتایج بهتر کسب کنید. بازاریابی هدفمند به شما امکان میدهد در مورد استراتژیهای بازاریابی، ابتکارات و جهتدهی به برند خود، اطلاعات بیشتری کسب کنید. این روش به شما کمک میکند دید خود را روشن کنید و همه اعضای سازمان را در یک صفحه قرار دهید. شما در مورد شکل دادن به برنامههای آینده برای بازاریابی و به طور کلی تجارت دید بهتری دارید. یک رویکرد متمرکز به شما کمک میکند منابع، زمان و بودجه خود را کاملاً بهینه کنید.
بازار هدف خود را در 6 مرحله ساده تعریف کنید
برای اینکه مخاطب هدف خود را به روشنی درک کنید، ابتدا باید کمی تحقیق کنید. با درک اینکه محصولات و خدمات شما برای چه کسانی است و چگونه میتوانید آنها را پیدا کنید، میتوانید یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنید که در واقع باعث رشد درآمد شما شود.
1. ابتدا، بازار خاص خود را درک کنید
هرچه که میفروشید، برای مجموعهای خاص از افراد بسیار ارزشمند است. این یک بازار خاص است. برای درک جایگاه خاص خود، نگاهی به آنچه میفروشید و چرا آن را میفروشید، بیندازید. این بینش به شما کمک میکند نه تنها آنچه را که ارائه میدهید درک کنید، بلکه همچنین دلیل خرید آن محصول توسط مشتری را خواهید فهمید.
از خودتان بپرسید:
- محصول یا خدمات شما چه نیازی را برآورده میکند؟
- آیا محصول یا خدمات شما مشکلی را در زندگی مشتری هدف حل میکند؟
- مزایای خرید محصول یا خدمات شما چیست؟ چگونه زندگی مشتری احتمالی شما را بهبود میبخشد؟
هر وقت در جزئیات آنالیز بازار هدف خود گرفتار شدید، به پاسخ این سؤالات برگردید. بگذارید این پاسخها در تحقیقات شما نور هدایتگر باشند.
2. به مشتریان موجود خود نگاه کنید
اگر در تجارت خود سودآوری دارید، این بدان معناست که شما از قبل مستقیماً به مخاطبان هدف خود دسترسی داشتید. از این گذشته، مشتریان فعلی شما قبلاً از شما خرید کردهاند، بنابراین مطمئناً میدانید که آنها برای شما درآمدزایی میکنند. پس از درک مشتریان موجود خود، میتوانید با طرح بازاریابی خود افراد بیشتری مانند آنها را هدف قرار دهید.
به مشتری خود نگاه دقیقتری بیندازید و ببینید آیا میتوانید الگویی را در خصوصیات آنها مانند مشخصات دموگرافیک یا روانشناختی شناسایی کنید:
- سن: محدوده سنی مشتریان فعلی شما چقدر است؟ دانستن این دادهها به شما در انتخاب بخش هدف خود در تبلیغات شبکههای اجتماعی کمک میکند.
- جنسیت: آیا مشتریان فعلی شما بیشتر مرد هستند یا زن؟ این اطلاعات به شما کمک میکند نیازها و خواستههای خاص آنها را که شاید فقط مختص جنسیت آنهاست، بهتر درک کنید.
- درآمد: مشتریان شما چه مقدار پول برای محصولات یا خدمات شما خرج میکنند؟ آیا آنها قادر به خریدهای مکرر هستند یا باید برای محصول شما مدت زیادی پول پسانداز کنند؟ آیا موانع مالی وجود دارد که باید برطرف شوند؟
- مکان: مشتریان شما در کجا زندگی میکنند و در چه منطقه زمانی هستند؟ چه مسائل فرهنگی منحصر به مکان آنهاست؟
- رفتار: مشتریهای شما چگونه در اینترنت وقت میگذرانند؟ کدام صفحات یا برندها را دنبال میکنند و شبکه اجتماعی ترجیحی آنها کدام است؟ آنها چه نوع محتوایی را میخوانند و آیا میتوانید آن را در استراتژی بازاریابی محتوای خود بگنجانید؟
- سبک زندگی: مشتریان شما اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکنند؟ برای حمایت از آن سرگرمیها به چه نوع محصولات یا خدماتی نیاز دارند؟
- ارزشها: اعتقادات و ارزشهای کلی آنها چیست؟ آیا این ارزشها بر وفاداری به برند، جایی که آنها محصولات را خریداری میکنند یا انواع مختلفی از محصولات که خریداری میکنند، تأثیر دارد؟
با مطالعه Google Analytics یا آنالیز شبکههای اجتماعی، میتوانید بسیاری از این اطلاعات را به دست بیاورید. در بازاریابی B2B و همچنین B2C، باید اطلاعات مشتری خود را به دست آورده و غنیسازی کنید. برای این کار میتوانید از نرمافزارهای اختصاصی مانند ScanToSalesforce، ScanBizCards یا Eight استفاده کنید. برای نوع دادهای که در این گزارشها وجود ندارد، در صورت تمایل یک نظرسنجی رایگان (و بسیار مختصر) ایجاد کنید که میتوانید پس از خرید برای مشتریان ارسال کنید. نظرسنجی را با یک کد تخفیف همراه کنید تا مشتریان شما انگیزه لازم برای تکمیل آن را داشته باشند و احتمالاً برای خرید بیشتر به فروشگاه شما برگردند.
3. آنالیز خود را بررسی کنید
هنگامی که تبلیغات خود را پخش میکنید یا یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد میکنید، مهم است که دقیقاً بدانید چه نوع محتوایی و در کجا آن را به اشتراک بگذارید. با بررسی اینکه چه نوع محتوایی در حال حاضر مشتری را به فروشگاه آنلاین شما میآورد و کدام یک از مطالب برای شما مشتریسازی میکند، میتوانید به راحتی درآمدزایی کنید. بسیاری از اطلاعات مورد نیاز شما به راحتی در داشبورد آنالیز وبسایت یا صفحات شبکههای اجتماعی موجود است.
- راهنمای Google Analytics
- راهنمای آنالیز فیسبوک
- راهنمای آنالیز توییت
- راهنمای آنالیز اینستاگرام
- راهنمای آنالیز YouTube
وقتی در دادهها جستجو میکنید، میتوانید مخاطب خود را بر اساس چهار نوع تقسیمبندی درک کنید:
- تقسیمبندی جمعیتی: این بخش بازار شامل ویژگیهایی مانند سن، جنسیت، قومیت، مذهب، مکان، درآمد، تحصیلات و غیره است. ممکن است به نظر برسد اطلاعات فوقالعاده پیچیده هستند، اما هنگام ایجاد تبلیغات به شما کمک فوقالعادهای میکنند.
- تقسیمبندی جغرافیایی: این دادهها مربوط به محل زندگی مخاطبان شماست و هنگام انتخاب پست در شبکههای اجتماعی، ارسال کمپینهای بازاریابی از طریق ایمیل یا صحبت در مورد موضوعات خاص منطقهای، به شما اطلاع میدهد. همچنین به شما کمک میکند بفهمید تبلیغات خود را در کجا و چه زمانی قرار دهید.
- تقسیمبندی رفتاری: تقسیمبندی رفتاری رفتار خرید، رفتار مبتنی بر مناسبت، میزان استفاده از محصولات، استدلال خرید، وفاداری مشتری و نحوه تعامل آنها با برند شما را بررسی میکند. درک این داده به شما کمک میکند بفهمید چه عواملی دقیقاً مردم را برای خرید محصولات شما ترغیب میکند.
- تقسیمبندی روانشناختی: دادههای روانشناختی نشان میدهند که چه باورها، ارزشها، نگرشها، علایق یا عوامل سبک زندگی ممکن است بر رفتار خرید فرد تأثیر بگذارد.
تقسیم بازار به جزئیات فنی بسیار زیاد به نظر دشوار است، اما در واقع این فقط راهی برای قرار دادن تبلیغات فوقالعاده کارآمد است. به این ترتیب، تلاش بازاریابی شما برای کسی که احتمال خرید محصولات شما را ندارد، هدر نمیرود.
4. رقبای خود را بررسی کنید
اگر در حال حاضر پایگاه مشتری فعال ندارید، بررسی آنچه که رقبا انجام میدهند به شما کمک میکند مشخصات مشتری خود را درک کنید. وبسایت، وبلاگ، صفحات رسانههای اجتماعی و تبلیغات آنها را بررسی کنید تا ببینید آیا میتوانید استراتژی بازار هدف آنها را درک کنید. همینطور که به تحقیقات خود میپردازید، این سؤالات را از خود بپرسید:
- آیا میتوان تاکتیکهای تقسیمبندی آنها را شناسایی کرد؟
- مشتری ایدهآل آنها کیست؟
- آیا آنها بازار هدف خاص یا بازارهای هدف چندگانه دارند؟ این بازارها چه هستند و چرا تشکیل شدهاند؟
- چگونه محصولات خود را تبلیغ میکنند؟ آنها از چه نوع زبانی استفاده میکنند؟ چه ویژگیهایی از محصول را برجسته میکنند؟
- برنامه پست محتوای آنها چیست؟ هر چند وقت یکبار ایمیل ارسال میکنند؟
رقبا را به گونهای بشناسید که انگار مشتری آنها هستید. برای خبرنامههای آنها ثبتنام کرده و صفحات رسانههای اجتماعی آنها را دنبال کنید تا از نزدیک ببینید مشتری آنها بودن چگونه است. سپس یادداشتبرداری کنید.
5. ویژگیها و مزیتهای محصول خود را بدانید
وقتی شما در حال انجام آنالیز مخاطبان هدف خود هستید، واقعاً باید وقت بگذارید تا بفهمید دقیقاً چه چیزی مشتریان بالقوه را برای خرید محصولات شما ترغیب میکند. این آنالیز باید بعد از اینکه متوجه شدید مخاطب شما چه کسی است و قبل از اینکه برای رسیدن به مخاطب هدف خود تلاش کنید، انجام شود. ایده این است که وقتی آنها هنوز میخواهند تصمیم بگیرند که خریدی انجام دهند، آنها را جذب کنید. روش انجام این کار این است که به آنها نشان دهید محصولات یا خدمات شما چگونه مستقیماً میتوانند برای آنها سودمند بوده و زندگی روزمره آنها را بهبود ببخشند.
بسیاری از بازاریابان از نظر ویژگیهای محصول در مقابل مزایای محصول در این مورد صحبت میکنند. ویژگی محصول همان چیزی است که محصول است یا انجام میدهد. اما در مقابل مزیت نتیجه نهایی و تأثیر آن بر مشتریان بالقوه شماست. در واقع، این یک مرحله فوقالعاده مهم در نوشتن توضیحات محصول است که به خوبی مشتریسازی میکند.
برای مثال کیسه نگهداری مواد غذایی مانیز را در نظر بگیرید. این ویژگیها به طور واضح ذکر شده و شامل جزئیاتی از نوع پارچهای است که میتوانید آن را بشویید، و اینکه 100٪ قابلیت شستشو دارد.
جالب است، اما این چقدر به نفع مشتری هدف است؟
این محصول به شما کمک می کنه میوه ها و سبزیجات خود رو برای مدت بیشتری تازه نگه دارین، و در هزینه و وقت صرفه جویی کنین. با نشان دادن اینکه مشتریان احتمالی چگونه از محصول شما بهره مند میشن، احتمال خرید آن ها بیشتر است و تلاش های بازاریابی شما رو ارزشمند می کنه. اگه در مورد مزایای محصول خود از قبل مطمئن نیستین، وقت اینه که لیستی تهیه کنین. محصولات برتر خود رو که قصد دارین آن ها رو از طریق تبلیغات در فیس بوک و اینستاگرام به اشتراک بذارین، مرور کرده و دقیقاً بنویسین که چرا هر محصول به نفع کسی است که آن رو خریداری می کنه. این روند نه تنها به شما در فروش محصولات کمک می کنه، بلکه در شناسایی مخاطبان نیز به شما کمک می کنه.
مانند مورد کیسه مانیز، این محصول به تازه نگه داشتن میوه ها و سبزیجات به مدت طولانی تری کمک می کنه. مخاطبان هدف آن ها به احتمال زیاد در وعده های غذایی خانگی از میوه ها و سبزیجات استفاده می کنن، به این معنی که آن ها به طور کلی سالم هستن و نگران ضایعات غذا می باشن. با درک اینکه محصولات شما چگونه زندگی مشتریان شما رو بهبود میدن، می تونین مشتری خود رو بهتر درک کنین.
6. تبلیغات پولی را در بازار هدف خود آزمایش کنید
اکنون که آنالیز مخاطبان خود را به پایان رساندهاید و ایده خوبی درباره اینکه مشتری ایدهآل شما کیست دارید، زمان شروع تبلیغات است. اگرچه بهینهسازی موتور جستجو (SEO) بهترین راهکار بازاریابی با بالاترین میزان بازده سرمایه است، اما با اجرای تبلیغات میتوانید درآمد سریعی کسب کنید و دادههای زیادی برای کار با آن داشته باشید. مدیر تبلیغات Facebook به شما امکان میدهد به راحتی تبلیغات را هم در فیسبوک و هم در اینستاگرام اجرا کنید. اگر نمیدانید تبلیغات را در کجا قرار دهید، ابتدا میتوانید Audience Insights را بررسی کرده تا آنالیز مخاطبان خود را با کاربران واقعی Facebook مقایسه کنید.
برای شروع، طبق آنالیز خود مخاطب سفارشی ایجاد کنید، سپس نسخههای مختلف تبلیغات را برای همان محصول ایجاد کنید. متناوباً، میتوانید از همان تبلیغ برای مخاطبان مختلفی که از طریق ویژگی مخاطب سفارشی ایجاد شدهاند، استفاده کنید. فقط برای دیدن چگونگی پاسخ کاربران و اینکه آیا روی تبلیغات شما کلیک میکنند یا حتی محصولات شما را خریداری میکنند، هزینه کمی برای هر نوع تبلیغ پرداخت کنید. ایده این است که تبلیغات و مخاطبان خود را آزمایش کنید تا دقیقاً ترکیب مناسبی را پیدا کنید که بیشترین فروش را برای شما به همراه داشته باشد.
از این فرآیند آزمایش به طور منظم و با هر محصول جدیدی که قصد دارید برای آن تبلیغ کنید، استفاده کنید و در صورت لزوم، آنالیز مخاطب دیگری انجام دهید تا اطمینان حاصل شود که در تلاشهای بازاریابی خود به افراد مناسب رسیدید.
نمونههای استفاده از بازار هدف (Target Market) در ایران
1. دیجیکالا
دیجیکالا به عنوان یکی از بزرگترین فروشگاههای آنلاین در ایران، بازار هدف خود را به دقت تعریف کرده است. این فروشگاه با توجه به دستهبندیهای مختلف محصولات از الکترونیک و لوازم خانگی گرفته تا پوشاک و مواد غذایی، توانسته است به خوبی بازار هدف خود را تعیین کند و تبلیغات هدفمندی برای هر دسته از محصولات اجرا کند. به عنوان مثال، با استفاده از دادههای مشتریان، کمپینهای تبلیغاتی مختلفی را برای گروههای سنی و جنسیتی مختلف طراحی میکند.
2. اسنپ
اسنپ به عنوان بزرگترین سامانه هوشمند حمل و نقل در ایران، بازار هدف خود را به خوبی شناسایی کرده است. این شرکت با ارائه خدمات متنوع از جمله اسنپ اکسپرس (خدمات ارسال سریع)، اسنپ فود (سفارش آنلاین غذا) و اسنپ مارکت (خرید آنلاین مواد غذایی)، توانسته است به نیازهای مختلف کاربران در مناطق جغرافیایی مختلف پاسخ دهد. تبلیغات اسنپ نیز با توجه به تحلیل دادههای کاربران و نیازهای مختلف آنها بهصورت دقیق هدفگذاری میشود.
3. بامیلو
بامیلو یکی دیگر از فروشگاههای آنلاین در ایران است که بازار هدف خود را به دقت تعریف کرده بود. این شرکت با تمرکز بر محصولات مد و پوشاک، بازار هدف خود را به جوانان و نوجوانانی که به دنبال مد روز هستند، معطوف کرده بود. تبلیغات بامیلو نیز بهصورت دقیق و با تمرکز بر این گروه هدف طراحی میشد.
4. کافه بازار
کافه بازار به عنوان بزرگترین مارکت اندرویدی ایران، بازار هدف خود را به کاربران تلفنهای هوشمند با سیستم عامل اندروید معطوف کرده است. این شرکت با ارائه اپلیکیشنهای متنوع و محتوای بهروز، توانسته است نیازهای مختلف این گروه از کاربران را برآورده کند. تبلیغات کافه بازار نیز با توجه به تحلیل دادههای کاربران و نیازهای آنها بهصورت دقیق هدفگذاری میشود.
5. دیوار
دیوار به عنوان یکی از بزرگترین پلتفرمهای آگهی در ایران، بازار هدف خود را به خریداران و فروشندگان کالاهای دست دوم معطوف کرده است. این شرکت با ارائه خدمات متنوع و سهولت در استفاده از پلتفرم، توانسته است نیازهای مختلف این گروه از کاربران را برآورده کند. تبلیغات دیوار نیز با توجه به تحلیل دادههای کاربران و نیازهای آنها بهصورت دقیق هدفگذاری میشود.
6. آپارات
آپارات به عنوان بزرگترین پلتفرم ویدیویی در ایران، بازار هدف خود را به کاربران علاقهمند به تماشای ویدیوهای متنوع معطوف کرده است. این شرکت با ارائه محتوای جذاب و بهروز، توانسته است نیازهای مختلف این گروه از کاربران را برآورده کند. تبلیغات آپارات نیز با توجه به تحلیل دادههای کاربران و نیازهای آنها بهصورت دقیق هدفگذاری میشود.
خلاصهای از مراحل تعریف بازار هدف
- بازار خاص خود را درک کنید: بفهمید که محصولات و خدمات شما چه نیازی را برآورده میکند و چرا مشتریان آن را خریداری میکنند.
- به مشتریان موجود خود نگاه کنید: مشخصات دموگرافیک و روانشناختی مشتریان فعلی خود را تحلیل کنید تا الگوهای قابل شناسایی پیدا کنید.
- آنالیز خود را بررسی کنید: دادههای موجود در داشبوردهای آنالیز وبسایت و شبکههای اجتماعی را برای درک بهتر مخاطبان خود بررسی کنید.
- رقبای خود را بررسی کنید: استراتژیهای بازار هدف رقبا را تحلیل کرده و از آنها یاد بگیرید.
- ویژگیها و مزیتهای محصول خود را بدانید: بفهمید که محصولات و خدمات شما چگونه مستقیماً برای مشتریان سودمند است.
- تبلیغات پولی را آزمایش کنید: با ایجاد و آزمایش تبلیغات پولی، ترکیب مناسبی را پیدا کنید که بیشترین فروش را به همراه دارد.
با پیروی از این مراحل، میتوانید بازار هدف خود را به خوبی تعریف کرده و استراتژیهای بازاریابی مؤثرتری را پیادهسازی کنید که به رشد درآمد شما کمک میکند.
نتیجهگیری
استفاده از بازار هدف به شرکتها کمک میکند تا با تمرکز بر گروههای خاصی از مشتریان، محصولات و خدمات خود را بهصورت دقیقتر و مؤثرتر به بازار عرضه کنند. مثالهای فوق نشاندهنده این است که چگونه شرکتهای مختلف در ایران با شناسایی و تحلیل دقیق بازار هدف، توانستهاند به موفقیتهای بزرگی دست یابند.
خدمات بازاریـابی و افزایش فروش در آژانس دیجیتـال مارکتینگ وب آنجل
آژانس دیجـیتال مارکتینگ وب آنجل بیش از یک دهه است که به کسبوکارها و برندهای کوچک و بزرگ در افزایش تعداد مشتری و فروش کمک میکند. موفقیت شما، اعتبار بیشتر برای ماست. آیا کـسبوکار بعدی که ما به آن کمک میکنیم شما هستید؟
سلام و متشکر از این مطلب بسیار کاربردی.
در کل بازاریابی خیلی گسترده شده
سلام مهسا،
خیلی خوشحالم که مطلب برای شما کاربردی بوده است. بله، بازاریابی در دنیای امروز بسیار گسترده شده و شامل تکنیکها و استراتژیهای متنوعی است که میتواند به رشد و موفقیت کسبوکارها کمک کند. اگر سوال یا نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، حتماً بپرسید.
موفق باشید!