دیجیتال مارکتینگ

در این بخش میگوییم که دیجیتال مارکتینگ چیست و مقالات جدید و بروز بازاریابی دیجیتال را از منابع معتبر در اختیار شما قرار می‌دهیم.

دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال چیست؟

دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) یعنی استفاده از تمام کانال‌های دیجیتالی که در اختیار ماست مانند موتورهای جستجو، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل، اپلیکیشن‌های موبایل و وب‌سایت‌ها به منظور نمایش دادن محصولات و خدماتی که ارائه می‌کنیم.

دیجیتال مارکتینگ فقط برای شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ نیست. حتی کوچک‌ترین مغازه محلی در جایی که در آن زندگی می‌کنید هم می‌تواند با استفاده از دیجیتال مارکتینگ کسب و کار خود را زیر و رو کند. طبق گفته گوگل، 88 درصد از افرادی که با استفاده از تلفن همراه خود کالایی را جستجو کرده‌اند، طی هفته آینده حداقل از یک فروشگاه در نزدیکی محل جستجو بازدید کرده‌اند. فوق‌العاده نیست؟

“به یاد داشته باشید، ورود به دنیای دیجیتال مارکتینگ دیگر یک انتخاب برای شما نیست، شما محکوم به استفاده از این نوع بازاریابی برای رقابت با رقبای خود هستید. ” – (حامد مهدی زاده)

دنیای بازاریابی خیلی وقت است که دستخوش تغییر شده؛ در حال حاضر تا اوایل سال 2024، 5.31 میلیارد نفر در دنیا از گوشی‌های موبایل استفاده می‌کنند، بیش از 5 میلیارد نفر به اینترنت دسترسی دارند و 4.62 میلیارد نفرشان عضو شبکه‌های اجتماعی هستند. همه این نکات به یک چیز اشاره می‌کنند، در دنیای امروزی از بازاریابی سنتی فقط یک اسم باقی مانده است. در بازار امروز اگر می‌خواهید محصولات و خدمات خود را جلوی چشمان مشتریان هدف خود قرار دهید، باید از بازاریابی دیجیتال استفاده کنید. مشتریان شما به صورت شبانه روز آنلاین هستند، پس شما هم باید آنلاین باشید.

مقالات دیجیتال مارکتینگ

بخش مقالات دیجیتال مارکتینگ، یکی از بخش‌ های مهم وبسایت ما است که به بررسی و تحلیل روش‌ ها و استراتژی‌ های مختلف بازاریابی در دنیای دیجیتال می‌پردازد. بازاریابی دیجیتال، یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در کسب و کارهای امروزی است و ما در این بخش، به بررسی جنبه‌ های مختلف آن می‌پردازیم. مقالات ما در این بخش، از مباحث مقدماتی مانند تعریف بازاریابی دیجیتال و اهمیت آن در کسب و کار، تا مباحث پیشرفته‌ تر مانند استراتژی‌ های بازاریابی دیجیتال، تکنیک‌ های سئو و تبلیغات آنلاین را پوشش می‌دهد. ما با استفاده از منابع معتبر و بروز، اطلاعاتی دقیق و کاربردی را در اختیار شما قرار می‌دهیم تا بتوانید بازاریابی دیجیتال خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهید و کسب و کار خود را توسعه دهید. با مطالعه مقالات این بخش، شما قادر خواهید بود که بازاریابی دیجیتال خود را به یک سطح جدید ارتقا دهید و در بازار رقابتی امروز، یک گام به جلو باشید.

مزایای دیجیتال مارکتینگ

صحبت از تمامی مزایایی که دیجیتال مارکتینگ می‌تواند در اختیار شما قرار دهد به تنهایی به یک مقاله مفصل نیاز دارد. به همین دلیل نگاهی مختصر به بزرگ‌ترین مزایای این نوع بازاریابی نسبت به بازاریابی سنتی و آفلاین خواهیم داشت.

  • دسترسی به اطلاعات بیشتر
  • امکان دسترسی به مخاطبان بسیار بیشتر نسبت به بازاریابی سنتی
  • هزینه‌های کمتر نسبت به بازاریابی سنتی
  • تعامل بیشتر با مشتری
  • نتایج قابل اندازه‌گیری
  • کمک به رقابت بیزینس با رقبای کوچک و بزرگ

1 – دسترسی به اطلاعات بیشتر

در بازاریابی دیجیتال؛ شما به اطلاعات بسیار حیاتی در مورد مشتریان، نحوه حرکت آن‌ها در چرخه خرید و چیزی که واقعاً می‌خواهند دسترسی دارید. با استفاده از این اطلاعات می‌توانید متوجه شوید که چه روش‌های بازاریابی جواب می‌دهند و چه مواردی در قبال مشتریان شما جواب نخواهند داد و استراتژی خود را با توجه به این اطلاعات طراحی نمایید.

2 – امکان دسترسی به مخاطبان بیشتر نسبت به بازاریابی سنتی

دیجیتال مارکتینگ به شما توانایی دسترسی به مخاطبان بسیار بیشتری را نسبت به بازاریابی سنتی می‌دهد. کافیست به آمار و ارقام نگاهی بیاندازید. به عنوان مثال، شبکه‎‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و توئیتر میلیاردها کاربر فعال دارند و تبلیغات در این شبکه‌های اجتماعی به شما در هدف گرفتن مخاطبان هدف کمک بسیار زیادی می‌کند. پیش‌بینی می‌شود تا سال 2027، کاربران شبکه‌های اجتماعی به شش میلیارد نفر برسند. این پلتفرمی است که نباید از دست بدهید.

3 – هزینه‌های کمتر نسبت به بازاریابی سنتی

هزینه‌های بازاریابی دیجیتال نسبت به هزینه‌های بازاریابی سنتی مانند تبلیغات در تلویزیون، بیلبوردها و تبلیغات چاپی بسیار کمتر است و حتی نتایج بهتری هم دارد! با دیجیتال مارکتینگ می‌توانید کمپین‌های بازاریابی به شدت اختصاصی برای مخاطبان هدف خود ایجاد کنید که نرخ بازگشت سرمایه بیشتری برای بیزینس شما داشته و در رسیدن به اهداف بازاریابی‌تان به شما کمک می‌کنند.

4 – تعامل بیشتر با مشتری

در بازاریابی سنتی معمولاً در حد چند ثانیه یا دقیقه با مشتری خود تعامل دارید و شاید دیگر هیچوقت او را نبینید. دیجیتال مارکتینگ به شما توانایی تعامل بیشتر با مخاطب هدف را می‌دهد. شما می‌توانید از ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوایی برای تعامل با مخاطب و علاقه‌مند کردن آن‌ها نسبت به محصولات و خدمات خود استفاده کنید.

به عنوان مثال، داشتن یک بلاگ با محتوای ارزشمند بر روی وب‌سایت شما می‌تواند بازدیدکننده را به خود جذب کرده و احتمال خرید از شما را افزایش دهد. طبق گزارشات منتشر شده توسط HubSpot، 56 درصد از افرادی که یک پست بلاگ را مطالعه می‌کند، پس از آن اقدام به خرید از سایت خواهد کرد.

5 – نتایج قابل اندازه‌گیری

در بازاریابی سنتی؛ شما نمی‌توانید دقیقاً متوجه شوید که چند نفر بیلبورد تبلیغاتی یا تبلیغ تلویزیونی شما را دیده‌اند، در نتیجه نمی‌توانید متوجه شوید که تبلیغ شما و هزینه‌ای که برای آن اختصاص داده‌اید چقدر اثربخش بوده است.

دیجیتال مارکتینگ توانایی ردیابی و اندازه‌گیری کمپین‌های بازاریابی که انجام می‌دهد را در اختیارتان می‌گذارد. با استفاده از ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) می‌توانید ترافیک وب، نرخ تبدیل و دیگر جنبه‌های عملکرد کمپین خود را تحلیل کنید.

6 – کمک به رقابت بیزینس با رقبای کوچک و بزرگ

دیجیتال مارکتینگ یک مزیت رقابتی است. ممکن است یک بیزینس در ابعاد کوچک‌تر با اجرای کمپین‌های بازاریابی صحیح بتواند رقیب بسیار بزرگ‌تر از خود را شکست دهد.

استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ در عصر دیجیتال امروزی بسیار حیاتی هستند. اکثر رقبای شما احتمالاً از دیجیتال مارکتینگ استفاده می‌کنند و اگر این‌طور نباشد، خوش به حال شما!

انواع بازاریابی دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ دارای زیرشاخه‌های بسیار زیادی است. کانال‌های این نوع بازاریابی دائماً در حال تغییر بوده و روش‌هایی از آن حذف و به آن اضافه می‌شوند. با این وجود، هفت زیرشاخه اصلی برای بازاریابی دیجیتال می‌توان متصور شد که ارکان اصلی آن بوده و حداقل در آینده‌ نزدیک جایی نخواهند رفت.

انواع بازاریابی دیجیتال

وب‌سایت مارکتینگ

وب‌سایت شما به عنوان یک پایگاه برای همه کارهای بازاریابی دیجیتالی که انجام می‌دهید به حساب می‌آید. وب‌سایت شما نشان دهنده برند و محصولات و خدماتی است که به مشتری ارائه می‌دهید. علاوه بر این طراحی وب‌سایت باید سریع، متناسب برای موبایل و ساده باشد…

تبلیغات کلیکی (Pay-per-Click Advertising)

تبلیغات کلیکی به بیزینس امکان دسترسی به کاربران اینترنت در پلتفرم‌های دیجیتال مختلف از طریق تبلیغ در آن‌ها را می‌دهد. تبلیغات کلیکی در پلتفرم‌های مختلفی مانند گوگل، بینگ، لینکدین، توئیتر، پینترست و فیسبوک قابل اجرا هستند. با انجام تبلیغات کلیکی، نام بیزینس و تبلیغ شما برای کسانی که موضوعاتی مرتبط با شما را جستجو می‌کنند نشان داده می‌شود.

کمپین‌های PPC کاربران اینترنت را بر اساس ویژگی‌هایی که دارند؛ مانند سن، جنسیت، علایق یا محل زندگی طبقه بندی کرده و تبلیغات خود را بر این اساس جلوی چشمان مخاطب مورد نظر قرار می‌دهند.

بازاریابی محتوا (Content Marketing)

محتوا یکی از بزرگ‌ترین برگ برنده‌های دیجیتال مارکتینگ نسبت به دیگر انواع بازاریابی است. همه ما در طول شبانه روز در حال مصرف محتوا هستیم؛ مقالاتی که در سایت‌های مختلف می‌خوانیم، پست‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم، ویدیوهایی که در یوتوب مشاهده می‌کنیم همه و همه محتوای تولید شده با هدف خاصی هستند.

محتوا انواع مختلفی دارد که با توجه به هدفی که دارید تولید می‌شوند. محتوای متنی معمولاً در صفحات مختلف سایت‌ها مانند بلاگ، صفحات فرود، صفحات تبدیل و … دیده می‌شود، محتوای تصویری و ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی نقش پررنگی دارند و محتوای تبلیغاتی را می‌توانید در تمامی کانال‌های دیجیتال مارکتینگ مشاهده کنید.

با تولید محتوای با کیفیت، شما به مخاطب خود ارزش ارائه کرده و در نتیجه آن اعتبار بیشتری از دید آن‌ها پیدا می‌کنید. وقتی اعتبار بیشتری از دید مخاطب داشته باشید، احتمال خرید از شما به نسبت رقبا بیشتر خواهد شد. محتوا معمولاً بر روی وب‌سایت منتشر شده و سپس از طریق کانال‌های دیگر مانند شبکه‌های اجتماعی، ایمیل، سئو، تبلیغات کلیکی و … پروموت می‌شود.

” محتوا پادشاه نیست، بلکه یک رئیس جمهور است که توسط افرادی که می‌خواهد بر آن‌ها حکمرانی کند، انتخاب شده است. ” – رحیل فاروق (Raheel Farooq)

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

بازاریابی ایمیلی همچنان یکی از موثرترین کانال‌های بازاریابی دیجیتال است. با قرار دادن فرم‌های ثبت نام در خبرنامه ایمیلی در وب‌سایت و دریافت آدرس ایمیل مشتریان احتمالی، می‌توانید برای آن‌ها ایمیل‌های اختصاصی ارسال کنید تا شانس تبدیل شدن آن‌ها به مشتری واقعی را افزایش دهید.

سوشال مارکتینگ (Social Media Marketing)

قدرت بازاریابی شبکه‌های اجتماعی را به هیچ وجه نباید دست کم گرفت. معمولاً از شبکه‌های اجتماعی برای افزایش آگاهی و اعتماد نسبت به برند و بیزینس استفاده می‌شود. با این وجود، اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی معدن طلایی از مشتریان احتمالی هستند. چرا که افرادی که تصمیم به دنبال کردن صفحه شما را گرفته‌اند، مشخصاً به محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهید علاقه‌مند هستند.

افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)

بازاریابی افیلیت به نوعی از بازاریابی گفته می‌شود که در آن شما از اینفلوئنسرهای مطرح حوزه کاری خود درخواست تبلیغ محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهید را کرده و در ازای فروش انجام شده به آن‌ها کمیسیون پرداخت می‌کنید. این کمیسیون می‌تواند به شکل پرداخت پول، اهدای محصول یا خدمات و موارد دیگر باشد. بسیاری از کمپانی‌های بزرگ دنیا مانند آمازون از افیلیت مارکتینگ استفاده کرده و میلیون‌ها دلار پول به اینفلوئنسرها و وب‌سایت‌هایی که محصولات آمازون را می‌فروشند، پرداخت می‌کنند.

ویدیو مارکتینگ (Video Marketing)

جالب است بدانید که یوتوب (YouTube) پس از گوگل، دومین موتور جستجوی محبوب دنیاست. بسیاری از کاربران اینترنت قبل از تصمیم به خرید یک محصول از یوتوب استفاده می‌کنند تا در مورد محصول اطلاعات بیشتری بدست بیاورند یا نقد و بررسی آن‌ را ببینند.

تمام آمار و ارقام منتشر شده در زمینه محتواهای تولیدی نشان می‌دهند که امروزه ویدیوها با اختلاف محبوب‌ترین نوع محتوای تولیدی هستند. در دیجیتال مارکتینگ از پلتفرم‌های مختلفی مانند اینستاگرام، تیک تاک، یوتوب و … می‌توان برای اجرای کمپین‌های ویدیو مارکتینگ استفاده کرد. بازاریابان دیجیتال حرفه‌ای از محبوبیت ویدیو استفاده کرده و با ترکیب کردن آن با سئو، بازاریابی محتوا و شبکه‌های اجتماعی، بیشترین بازدهی را از آن دریافت می‌کنند.

شاخص‌های کلیدی عملکرد در دیجیتال مارکتینگ

یکی از ویژگی‌های مشترک میان بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی، وجود شاخص‌های کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) است. KPIها روش‌های قابل اندازه‌گیری هستند که بیزینس‌ها با استفاده از آن‌ها می‌توانند عملکرد بازاریابی خود را در طولانی مدت اندازه‌گیری کرده و با رقبا مقایسه نمایند.

قسمت‌هایی که معمولاً با این روش ارزیابی می‌شوند شامل استراتژی سازمانی، اهداف و دستاوردهای مالی، فعالیت‌های عملیاتی و حتی کمپین‌های بازاریابی هستند. رایج‌ترین KPIهایی که بازاریابان دیجیتال با استفاده از آن‌ها می‌توانند به بیزینس‌ها برای رسیدن به اهدافشان کمک کنند، موارد زیر هستند:

  • پست‌های بلاگ: از این شاخص کلیدی عملکرد برای فهمیدن تعداد دفعاتی که بیزینس در ماه در بلاگ خود پست منتشر می‌کند، استفاده می‌شود.
  • نرخ کلیک (Click Through Rate): بیزینس‌ها از این KPI برای تعیین تعداد کلیک‌هایی که بر روی ایمیل‌ها انجام می‌شوند، استفاده می‌کنند. این یعنی تعداد افرادی که یک ایمیل ارسالی را باز کرده و برای کامل کردن خرید خود، روی لینکی که در ایمیل قرار داده شده است کلیک می‌کنند.
  • نرخ تبدیل (Conversion Rate): این شاخص کلیدی عملکرد، دعوت به عمل (Call to Action) را ارزیابی می‌کند. دعوت به عمل‌ها از کاربران درخواست انجام یک عمل بخصوص را می‌کنند. این عمل می‌تواند خرید یک محصول، ثبت نام در خبرنامه ایمیلی، ثبت نام در سایت و موارد مشابه باشد. برای ارزیابی این KPI، تعداد افرادی که بر روی CTAها کلیک کرده‌اند را به تعداد کل افرادی که آن را دیده‌اند، تقسیم می‌کنند.
  • ترافیک شبکه‌های اجتماعی: همان‌طور که احتمالاً حدس زده‌اید، این شاخص کلیدی عملکرد میزان تعامل مخاطبان با اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی بیزینس را ارزیابی می‌کند. این تعامل شامل تعداد لایک‌ها، Followها، Viewها، Shareها، کامنت‌ها و موارد دیگر می‌شود.
  • ترافیک وب‌سایت: از این KPI هم مانند مورد بالا برای ارزیابی ترافیک ورودی به سایت استفاده می‌شود. با استفاده از نتایج کسب شده از این ارزیابی، متوجه می‌شوید که آیا وب‌سایت شما از نظر ساختار و تجربه کاربری و محتوا متناسب با نیازهای کاربر است یا خیر.

چالش‌های دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی دیجیتال مثل هر نوع بازاریابی دیگری چالش‌های مخصوص خود را دارد. کانال‌های دیجیتال دائماً در حال گسترش یافتن هستند و بازاریابان دیجیتال باید دائماً با این تغییرات همگام باشند تا بتوانند از این کانال‌ها برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. یکی دیگر از چالش‌های بزرگ دیجیتال مارکتینگ توجه مخاطب است. مدت زمان توجه مخاطبان امروزی به طور میانگین کمتر از 6 ثانیه است! یکی از دلایل پایین آمدن زمان توجه مخاطب خود بازاریابان دیجیتال هستند چرا که روزانه مخاطبان را با تبلیغات مختلف بمباران می‌کنند.

با افزایش و گسترش کانال‌های دیجیتال، میزان داده‌هایی که در اختیار بازاریابان دیجیتال قرار می‌گیرد بسیار حجیم است و گاهی اوقات برای دسته بندی و استفاده مفید از این داده‌ها دچار مشکل می‌شوند. جمع‌آوری و استفاده بهینه از داده‌های دریافتی از کانال‌های دیجیتال اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که تمام کارهایی که ما به عنوان بازاریابان دیجیتال انجام می‌دهیم به یک چیز ختم می‌شود و آن هم داشتن درک درست از رفتار مشتری و ارائه بهترین تجربه کاربری با توجه به این رفتار است.

آژانس دیجیتال مارکتینگ چیست؟ چه کاری انجام می‌دهد؟

آژانس دیجیتال مارکتینگ همان‌طور که از نامش پیداست، شرکتی است که خدمات بازاریابی دیجیتال را در طول تمامی پلتفرم‌های دیجیتال ارائه می‌کند. با توجه به بیزینس و اهدافی که در نظر دارید، یک آژانس دیجیتال مارکتینگ می‌تواند با استفاده از استراتژی‌های مختلف بازاریابی دیجیتال مناسب با بودجه و منابع شما، از طریق شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات کلیکی، ویدیوها، وب‌سایت و موارد دیگر محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهید را جلوی چشمان مخاطبان هدف قرار دهد.

سئو (SEO) در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بهینه سازی موتور جستجو (Search Engine Optimization) روشی برای افزایش ترافیک سایت است که با استفاده از آن نام بیزینس و صفحات سایت آن در صفحه اصلی موتورهای جستجو مانند گوگل دیده می‌شود. در صورتی که یک بیزینس یا شرکت بتواند به درستی از سئو در استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ استفاده کند، می‌تواند صفحات مختلف سایت خود را در صفحه اول نتایج جستجوی گوگل قرار داده و در نتیجه در معرض دید تعداد بسیار زیادی از مخاطبان قرار بگیرد.

” بهترین مکان برای پنهان کردن جسد یک انسان، صفحه دوم نتایج جستجوی گوگل است.” – نیل پاتل (Neil Patel)

مراحل اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال

کمپین‌های بازاریابی در هر سطحی که باشند موثر و در عین حال هزینه‌بر هستند. بنابراین باید نقشه راه مشخصی برای اجرای آن‌ها داشته باشید تا بتوانید بیشترین بازدهی را از آن‌ها گرفته و از هدر رفتن سرمایه اختصاص یافته جلوگیری نمایید.

استراتژی‌های بازاریابی با توجه به نوع و اهدافی که دارند، دارای مراحل مختلفی هستند. با این وجود، می‌توان گفت که تقریباً هر نوع استراتژی بازاریابی حداقل دارای چهار مرحله‌ای که در ادامه خواهید دید هستند.

1 – تحقیق در مورد مخاطب هدف

قبل از این که به سراغ طراحی و پیاده‌سازی استراتژی دیجیتال مارکتینگ برویم، باید نوع مخاطبان هدف را بشناسیم. مخاطبان هدف ما در دیجیتال مارکتینگ به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌شوند.

  • بازار هدف (Target Market): گروه بزرگی از افراد که ممکن است به محصولات یا خدمات شما علاقه‌مند باشند.
  • مخاطبان هدف (Target Audience): گروه مشخصی از افراد که احتمالاً محصولات یا خدمات شما را خریداری خواهند کرد.
  • پرسونای هدف (Target Persona): افراد ایده‌آل برای ارتباط برقرار کردن که بر اساس مخاطبان هدف شما انتخاب شده‌اند.

معمولاً مخاطبان هدف بر اساس فاکتورهایی مثل جنسیت، سن، میزان تحصیلات، قدرت خرید و محل زندگی تعیین می‌شوند. پیدا کردن مشتری ایده‌آل برای بیزینس می‌تواند کار چالش برانگیزی باشد. با تحلیل بازاری که در آن فعال هستید شروع کنید. آیا بازار هدف قدیمی و تثبیت شده است یا همچنان در حال توسعه یافتن است؟ رقبای اصلی شما چه کسانی هستند؟ چه نوع محتوایی تولید می‌کنند که از آن نتیجه می‌گیرند؟

پس از تعریف بازار، باید به نوع مشتری که به دنبالش هستید فکر کنید. از داده‌های کلی برای تعریف ویژگی‌های مشتری استفاده کنید. به عنوان مثال، فرض کنید مخاطب هدف احتمالی شما باید خانم، در بازه سنی 25 تا 35 سال، با محل زندگی در استان تهران و درآمد به طور میانگین 20 میلیون تومان در ماه باشد.

در مرحله آخر باید بلاگ‌هایی که در حوزه کاری شما مطرح هستند، فروشگاه‌هایی که مخاطب هدف شما از آن‌ها خرید می‌کند و ویدیوهایی که مخاطبان هدف شما در یوتوب تماشا می‌کنند را بررسی کنید. این اطلاعات به شما کمک می‌کنند که متوجه شوید مشتری احتمالی شما چه محتوایی را دوست دارد تا بنابر این اطلاعات محتوای مورد علاقه آن‌ها را تولید کنید.

2 – اهداف و شاخص‌های کلیدی عملکرد خود را تعریف کنید

اهدافی که برای استراتژی بازاریابی دیجیتال خود تعیین می‌کنید بسیار مهم بوده و باید یک سری فاکتورهای مشخص را داشته باشند. بسیاری از افراد زمان تعیین هدف معمولاً تمایل به اهداف کیفی دارند، مانند بهبود تصویر برند یا تحکیم موقعیت برند در صنعتی که در آن فعالیت می‌کند. مشکل اهداف کیفی این است که به راحتی قابل اندازه‌گیری نیستند. در صورتی که نتوانیم یک هدف را ارزیابی کنیم، نمی‌توانیم آن را بهبود ببخشیم.

به مثالی در این زمینه توجه کنید. فرض کنید بیزینس شماره 1 می‌خواهد دید مشتری نسبت به خود را بهبود ببخشد؛ اما پس از صرف هزینه زیاد برای تبلیغات و بازاریابی، بیزینس مذکور نمی‌داند که چرا ترافیک زیادی را دریافت می‌کند یا چه مقدار از این ترافیک دریافتی به مرحله تبدیل رسیده است.

در طرف مقابل؛ بیزینس شماره 2 می‌خواهد میزان تبدیل محصول X را تا 6 ماه آینده به مقدار 5 درصد افزایش دهد. با تعیین هدف قابل اندازه‌گیری و تعریف مدت زمان مورد نیاز برای رسیدن به آن، بیزینس شماره 2 به راحتی می‌تواند میزان پیشرفت خود در این زمینه را پیگیری کرده و بر اساس آن استراتژی بازاریابی خود را در صورت نیاز بهبود ببخشد.

3 – ساخت استراتژی بازاریابی دیجیتال

استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ معمولاً از کانال‌های مختلفی استفاده می‌کنند، اما یکی از این کانال‌ها به عنوان جریان اصلی انتخاب می‌شود. انتخاب یک کانال دیجیتال به عنوان کانال اصلی می‌تواند کار سختی باشد. ممکن است کانالی که انتخاب می‌کنید آن‌طور که می‌خواهید جواب ندهد.

برای اجتناب از انتخاب کانال اشتباه و هدر رفتن هزینه‌ها؛ بازاریابان دیجیتال حرفه‌ای معمولاً از اجرای کمپین‌های متمرکز و کوچک در یک کانال شروع می‌کنند تا میزان بازدهی آن را بسنجند.

فرض کنید می‌خواهید شبکه‌های اجتماعی را به عنوان کانال اصلی استراتژی خود انتخاب کنید. می‌توانید ابتدا یک کمپین کوچک برای اینستاگرام راه‌اندازی کنید که تنها دارای یک هدف مشخص باشد و سپس با استفاده از اطلاعات دریافت شده از این کمپین، پیش‌بینی کنید که آیا برای قرار گرفتن به عنوان کانال اصلی یک استراتژی کلی دیجیتال مارکتینگ مناسب است یا خیر.

با انجام این روش، به سرعت متوجه می‌شوید که مخاطبان هدف شما به کدام کانال‌های دیجیتال واکنش بهتری نشان می‌دهند. بهتر است برای این کار تاکتیک‌های بازاریابی را بر روی گروه‌های متفاوت مخاطبان هدف تست کنید تا اطلاعات بیشتری را به صورت همزمان جمع‌آوری نمایید.

تولید محتوای مناسب

تولید محتوا به طور کلی به دو نوع آموزشی و سرگرم کننده تقسیم می‌شود. در صورتی که مخاطبان هدف شما دوست دارند سرگرم شوند و به توانایی خود در تولید محتوای سرگرم کننده مطمئن هستید، این مدل محتوا می‌تواند ابزار بسیار قدرتمندی برای شما باشد. محتواهای سرگرم کننده انواع مختلفی دارند که هر بیزینس با توجه به فاکتورهای مختلفی از آن‌ها استفاده می‌کند. این نوع محتواها می‌توانند ویدیوی تبلیغاتی خنده‌دار یا به اشتراک گذاری Memeهای مرتبط با بیزینس در شبکه‌های اجتماعی باشند. در صورتی که به توانایی‌های کمدی خود اطمینان ندارید یا مخاطبان هدف شما خیلی شوخ طبع نبوده و به محتوای سرگرم کننده واکنش خوبی نشان نمی‌دهند، همیشه محتوای آموزشی وجود دارد.

محتوای آموزشی به اندازه محتوای سرگرم کننده می‌توان قدرتمند باشد. وقتی صحبت از محتوای آموزشی می‌شود، منظور ما تنها صحبت کردن در مورد خدمات و محصولاتی که ارائه می‌دهید نیست. علاوه بر آموزش مخاطب در زمینه کارهایی که انجام می‌دهید، موضوعات بسیار زیاد دیگری هم هستند که می‌توانید با صحبت درباره آن‌ها اعتماد مشتری‌های احتمالی را نسبت به خود افزایش دهید.

فرض کنید شما فروشگاه لباس ورزشی دارید؛ در این صورت مخاطبان شما سوالات زیادی در زمینه جنس لباسی که باید برای ورزش بپوشند، چه وسایلی برای رفتن به باشگاه نیاز دارند، هنگام خرید کفش باشگاه به چه مواردی باید دقت کنند و بسیاری موارد دیگر دارند. شما به بودجه تبلیغاتی هنگفتی برای ارتباط با مشتریان احتمالی خود نیاز ندارید. به یاد داشته باشید که اگر بتوانید محتوای بازاریابی خوب که به مشکلات مخاطبان پاسخ دهد تولید کنید، می‌توانید کمپین‌های بازاریابی بسیار موثری را اجرا نمایید.

4 – دائماً به دنبال پیشرفت باشید

بسیاری از بیزینس‌ها در پیشرفت در مدت زمان طولانی دچار مشکل می‌شوند، علی رغم این که داده‌های درستی را جمع‌آوری می‌کنند. تبدیل کردن داده‌های ورودی به کمپین‌های بازاریابی در آینده می‌تواند مشکل‌زا باشد چرا که:

  • نمی‌دانید چه مشکلاتی نیاز به حل شدن دارند.
  • درک کاملاً درستی از مخاطبان هدف خود ندارید.
  • داده‌های بیش از حد زیاد باعث ایجاد سردرگمی می‌شوند.
  • بودجه بازاریابی محدود است.

تعیین اهداف مشخص و پیگیری دائمی نتایج آن‌ها می‌تواند به ساده شدن این پروسه کمک کند. به یاد داشته باشید که رشد همیشه خطی نیست و برای شناسایی اجزای موفقیت‌آمیز، باید موارد مختلف را مورد آزمایش قرار دهید. هدف یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ واقعی موفقیت در یک کانال به صورت مقطعی و امیدواری برای رشد سریع نیست، بلکه هدف اصلی جمع‌آوری داده‌های باارزش و توسعه یک برنامه طولانی مدت و مداوم برای موفقیت در درازمدت است.

 

همکاری با آژانس دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ دنیای بزرگی است که دائماً در حال گسترش است. برای این که ورود موفقیت‌آمیزی به این حوزه داشته باشید و بتوانید از مزایای آن برای پیشرفت بیزینس خود استفاده کنید، به تجربه و استمرار نیاز دارید. شاید زمان کافی برای پرداختن به کانال‌های دیجیتالی مختلف و جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل آن‌ها را نداشته باشید. شاید مهارت و تجربه کافی برای رقابت با بزرگان این صنعت را نداشته باشید.

در هر صورت، می‌توانید فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ خود را به یک آژانس دیجیتال مارکتینگ بسپارید. انجام این کار برای شما مزایایی دارد که شاید حداقل در ابتدای کار در این زمینه نتوانید به تنهایی از آن‌ها بهره‌مند شوید.

  • تخصص حرفه‌ای: آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ در صنایع مختلفی دارای تخصص هستند چرا که با مشتریان مختلفی کار کرده‌اند. زمانی که با یک آژانس دیجیتال مارکتینگ کار می‌کنید، در واقع یک تیم متخصص با مهارت‌ها و شبکه‌های گوناگون در اختیار شما قرار می‌گیرد که معمولاً تجربه کار کردن در صنعت شما را داشته و به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می‌کنند.
  • بزرگ شدن مقیاس شرکت: مقیاس‌بندی یک بیزینس زمانی که رشد می‌کند برای پیدا کردن استعدادهای مناسب جهت استخدام به عنوان نیرو و جذب مشتریان جدید می‌تواند سخت باشد. کار کردن با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ به شما در حل کردن هر دو این مشکلات کمک زیادی می‌کند.
  • داشتن پارتنر اختصاصی: کار کردن با یک آژانس دیجیتال مارکتینگ تفاوت زیادی با استخدام یک کارمند دارد. کارمندان سلسله مراتب وظایف خود را می‌دانند و آن‌ها را اجرا می‌کنند اما نمی‌توانند راه‌حل‌های استراتژیکی را به شما ارائه دهند.

سخن پایانی

دیجیتال مارکتینگ دنیای وسیعی است که همیشه در حال توسعه است. ورود به این دنیای گسترده در صورتی که تابحال این کار را نکرده باشید، ممکن است کمی ترسناک باشد. در صورتی که زمان یا مهارت لازم برای پرداختن به دیجیتال مارکتینگ را ندارید، ما با تجربه بیش از یک دهه خدمت‌رسانی به برندهای کوچک و بزرگ در سراسر کشور و با داشتن تیم متخصص باتجربه در این زمینه می‌تواند به شما در برداشتن قدم بزرگ بعدی کمک کند.

لیست مطالب صفحه